مهمان‌ کشی "آل سعود" در سرزمین وحی/ چرا اربعین "بدون خونریزی" برگزار می‌شود؟

ی باشگاه خبرنگاران جوان؛  هنوز خون شهدای حادثه سقوط جرثقیل خشک نشده بود که حکام سعودی خونریزی جدیدی را به راه انداختند. پادشاهی عربستان که در چند ماه  اخیر در یمن مشغول مسلمان کشی و نسل کشی ملت مظلوم یمن هستند ؛ این روزها در کشور خودشان مشغول مهمان کشی بوده و برخی از کارشناسان معتقدند که حوادثی که در دو هفته اخیر در "مکه و منا" رخ داده سهوی نیست.


حادثه "سقوط جرثقیل" و پس از آن حوادث "منا" نشان داد پادشاهی سعودی (یا به اصطلاح خادم الحرمین) شایستگی تامین امنیت حجاج را در حج ندارند.  به نظر می‌رسد پادشاهی عربستان با برخی اهداف از پیش تعیین شده اقدام به این عمل کرد تا از این طریق توانمندی سیاسی نشان دهد. 



مهمان کشی


مهمان کشی



مهمان کشی




**تفاوت نحوه برگزاری اربعین و حج


نکته جالب این است که هرساله مراسم پیاده روی اربعین در ابعاد حداقل 10 برابر بیش از کنگره عظیم حج انجام می‌شود که در آن 20 میلیون نفر با مدیریت کاروانی و صحیح با خطای نزدیک به صفر و با سالم ماندن همه زائران ، به زیارت حرم امام حسین (ع) آن هم با وجود آنکه  تروریست‌های تکفیری پرورش یافته دولت سعودی در استان "الانبار" که در نزدیکی استان کربلا قرار دارند ؛ می روند و اتفاق خاصی هم نمی افتد اما در کنگره حج که مدیریت آن با آل سعود است در حادثه سقوط جرثقیل بیش از 100 نفر و در حادثه منا بیش از 1200 نفر کشته می‌شوند.



مهمان کشی

مهمان کشی


این تفاوت در حالی مطرح است که در در کنگره حج کمتر از 2 میلیون نفر حضور دارند و در گردهمایی عظیم اربعین قریب به 20 میلیون نفر شرکت می کنند. کشته شدن بیش از 1300 نفر در کمتر از دوهفته سو مدیریت و بی کفایتی آل سعود را در تامین امنیت جان حجاج بیت الله نشان می‌دهد که لزوم مداقه جدی در این زمینه ضروری است.  



**دولت سعودی عزمی جدی در سیاسی کاری کنگره عظیم حج دارد

هرچند که این اولین بار نیست که پادشاهی سعودی در خانه خدا مسلمان کشی و مهمان کشی می‌کند؛  بلکه هر شخصی که اتفاقات سال 1366 را به یاد آورد،  می‌داند که در آن سال آل سعود بیش از 270 زائر بیت الله را به خاک و خون کشید و این جنایت هیچگاه از یاد و خاطره حجاج و به خصوص حاجیان ایرانی پاک نخواهد شد.



**حمله خونین آل سعود به حجاج ایرانی در سال 66

در روز جمعه ۹ مرداد ۱۳۶۶  پس از آن که حجاج ایرانی در طی تظاهرات برائت از مشرکین، «شعار مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر می‌دادند، نیروهای امنیتی عربستان بر آنان آتش گشودند. در این تظاهرات بیش از 270 ایرانی به شهادت رسیدند که ماموران پلیس آل سعود در آن زمان با چوب و سنگ و آب جوش،  علاوه بر سلاح گرم به زائران بیت الله حمله کردند که این جنایت سعودی ها در تاریخ ماندگار شد.


اینکه چرا در آن زمان آل سعود زائران ایرانی را به شهادت رساند مشخص نیست؛ اما شاید از جمله دلایل آن دستور مستقیم آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست قطعی صدام در دوران 8 سال دفاع مقدس از رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل بود.


 حال که حدود 27 سال از آن زمان می‌گذرد دو حادثه خونین قلب حجاج و مسلمین جهان را به درد آورده است؛ این دو حادثه یعنی "سقوط جرثقیل در مکه" و "حادثه منا" نشان داد که دولت سعودی عزمی جدی در سیاسی کاری کنگره عظیم حج دارد.  البته در حوادث "مکه و منا" ده ها تن از هموطنانمان نیز به شهادت رسیدند که لزوم پیگیری جدی این موضوع از سوی مسئولین سعودی ضروری است.



مهمان کشی  



** "محمد بن سلمان" مقصر اصلی ؟

روزنامه الدیار در گزارشی در خصوص حادثه منا در مکه مکرمه که منجر به قربانی شدن بیش از 2500 نفر شد، نوشت: مقامات سعودی خبر عبور خودروی یکی از سران این کشور از منطقه مشعر منا را که به کشته شدن صدها تن از حجاج منجر شد رد می کنند اما واقعیت آن است که «محمد بن سلمان» پسر پادشاه،  جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان در زمان حضور شمار زیادی از حجاج در منا تصمیم گرفت در این منطقه حضور یابد.


در این گزارش آمده است:  وی به همراه بیش از 200 نیروی ارتش و 150 مامور پلیس که او را از همه طرف محاصره کرده بودند وارد صفوف حجاج شده و به مرکز منا رسید. پس از این حضور، وی در جریان عکس حرکت حجاج قصد داشت محل را ترک کند که همین امر موجب تراکم جمعیت شد و حجاج دسته دسته بر روی یکدیگر افتادند و فاجعه ای بزرگ رخ داد.


اگر بررسی مجددی به حادثه خونین "منا" داشته باشیم که در آن صدها تن شهید شدند ؛ وزیر دفاع سعودی در اقدامی غیر منتظره وارد منا می‌شود و یکی از خروجی‌هایی که حجاج از آن تردد می‌کردند بسته می‌شود و حرکت حجاج با کندی مواجه می‌شود و نهایتا به خاطر ورود وزیر دفاع عربستان صدها تن به خاک و خون کشیده می‌شوند و این در حالی است که یکی از کشورهای همپیمان سیاست‌های عربستان روز گذشته "رمی جمرات" را انجام داده بود.



مهمان کشی

مهمان کشی


مهمان کشی


اگر این اتفاق سهوی باشد که  باید تاسف خورد که کشوری که داعیه "خادم الحرمین" دارد نمی‌تواند تامین امنیت حجاج بیت الله را فراهم کند و این ضعف امنیتی را در حکومت سعودی نشان می‌دهد. اگر  هم عمدی باشد که موضوع جدیدی نیست و جنایات آل سعود در دو دهه اخیر نشان می‌دهد که آن‌ها در مهمان کشی ید طولانی دارند.  حادثه سال 66 و به شهادت رساندن صدها ایرانی در مراسم برائت از مشرکین از سوی نیروهای سعودی، تجاوز پلیس عربستان به دو نوجوان، بدرفتاری ماموران آل سعود با حجاج ، بی حرمتی مسئولان حکومتی به حاجیان در جریان حج، خونریزی و مهمان کشی در عربستان و ... از جمله دلایل بی کفایتی آل سعود در تامین امنیت حجاج است.



همانطور که "حضرت آیت الله خامنه ای" رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند مسئول تامین امنیت حجاج دولت سعودی است و باید با در نظر گرفتن انصاف با آن برخورد کند (بیشتر بخوانید).


مهمان کشی





**فرار به جلو مسئولان سعودی

البته سرلشکر "منصور بن الترکی،"سخنگوی وزارت کشور عربستان در نشستی خبری گفت: حرکت کردن بعضی از حجاج در مسیر معکوس و برخورد دو گروه از حجاج در یک تقاطع علت ازدحام جمعیت و حادثه امروز در صحرای منا بود که بدون شک گرمای هوا و خستگی حجاج اوضاع را بدتر کرد.

ترکی افزود: صحرای منا از نظر شرعی محدوده مشخصی دارد و نمی توان آن را گسترش داد و به همین علت خیابان ها در آن باریک است.


مسئولان "پادشاهی آل سعود" با فرار به جلو تلاش می‌کنند تا توپ را در زمین جاج بیندازند و بی مسئولیتی و بی کفایتی خود را به نحوی بپوشانند. اینکه سرلشکر "منصور بن ترکی" مدعی است گرمای هوا و ازدحام علت حادثه است پس چه کسانی مسیر حجاج را بستند که چنین حادثه تاسف باری رقم بخورد؟ اگر مسیر بسته نبود و وزیر دفاع عربستان بی موقع سفر نمی‌کرد آیا بیش از 2000 حاجی کشته و مجروح میشدند؟





مهمان کشی



**روایت یکی از حجاج ایرانی از حادثه/مسئول اصلی پلیس سعودی

یکی از حجاج ایرانی که فایل صوتی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده می‌گوید: "من خودم یکی از شاهدان این حادثه بودم؛ پلیس سعودی راه را بست و ازدحام شد و مردم زیر دست و پا جان باختند". روایت این حادثه از زبان یکی از هموطنانمان در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد حکومت آل سعود مسئول اصلی این افتضاح است.





**دلایل بی کفایتی سیاسی و اجرایی آل سعود

کشتار مردم بیگناه در یمن ، انفعال در حمایت از مساله فلسطین، داشتن رابطه تنگاتنگ با سردمداران "واشنگتن" و " تل آویو" ، شکست سناریوی تجاوز دریمن ، شکست در تقابل تاکتیکی با کشورهای عضو محور مقاومت از جمله ایران و سوریه، شکست در سناریو حذف حزب الله در منطقه ، شکست در تلاش برای ایجاد تفرقه در محور مقاومت و ... از جمله دلایل بی کفایتی، شکست و انزوای آل سعود در منطقه غرب آسیاست.



از جمله دلایل بی کفایتی آل سعود در حوزه اجرایی نیز ناتوانی در محاکمه مقصرین حوادث رخ داده در جریان حج تمتع و عمره، عدم توانایی در محاکمه ماموران متجاوز به  دو نوجوان، بی تدبیری در مسدود کردن راه حجاج در منا، سقوط جرثقیل در مکه و ... است.  البته پادشاه عربستان برخی تصمیمات "شتاب زده" و "پوپولیستی" را پس از هر حادثه در عربستان اتخاذ کرده اما نتیجه ملموسی را در پی نداشته؛ ضمن آنکه حجاج بیش از پیش به ماموران و مسئولان پادشاهی سعودی در امور حج بدبین  شده اند.

رئیس جمهور لحظه شنیدن خبر فاجعه منا

خبر حادثه مرگبار منا در میان راه سفر رئیس جمهور به نیویورک کام او را تلخ کرد.
به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ رییس جمهوری که صبح دیروز تهران را به مقصد نیویورک برای شرکت در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل ترک کرده بود، بلافاصله در تماسی تلفنی با اسحاق جهانگیری در جریان فاجعه منا قرار گرفت.

این عکس لحظه ای را نشان می دهد که حجت الاسلام والمسلمین مغموم داخل هواپیما در حال شنیدن گزارش معاون اول خود از این فاجعه است.

روحانی لحظه شنیدن خبر فاجعه منا + عکس

لحظه عبور کاروان پسر پادشاه عربستان در حادثه منا

کاروان «سلمان بن عبدالعزیز» جانشین ولیعهد سعودی، پسر شاه و وزیر دفاع در مرکز منا، علت اصلی تغییر حرکت زائران بیت الله الحرام و مرگ حدود یک هزار نفر در سرزمین منا بوده است.

توصیه های وزارت بهداشت برای ذبح و مصرف دام درآستانه عید قربان

رییس اداره کنترل بیماری های مشترک بین انسان و دام وزارت بهداشت از مردم خواست در عید قربان دام را فقط از مبادی رسمی خرید و فقط در کشتارگاه ها ذبح کنند.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دکتر محمدرضا شیرزادی، تهیه دام از مبادی رسمی مورد تایید ادارات کل دامپزشکی، کشتار دام در کشتارگاه ها و نگهداری گوشت دام در یخچال در درجه حرارت 2 تا 8 درجه بلافاصله پس از خرید را مهم ترین توصیه های بهداشتی تهیه و مصرف دام در روز عید قربان اعلام کرد.

وی افزود: ریشه60 درصد بیماری های عفونی به واسطه رابطه مستقیم و تماس مکرر انسان با دام، مصرف گوشت، لبنیات و فرآورده های دامی است.

وی ادامه داد: فرآورده های غذایی، پوشاک و حتی صابونی که صبح ها دست هایمان را با آن می شوییم از دام تهیه می شوند بنابراین لازمست از سلامت دام ها مطمئن باشیم تا از سرایت بیماری های مشترک بین انسان و دام جلوگیری کنیم.

شیرزادی بیان داشت: لازمست در این خصوص حساسیت ها در مناطق روستایی به دلیل تماس بیشتر دامداران با دام بیشتر از شهرها باشد.

وی افزود: آموزش به روستاییان، معاینه مداوم دام، تهیه و ذبح بهداشتی دام ها از جمله مواردیست که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

رییس اداره کنترل بیماری های مشترک بین انسان و دام یکی از مهم ترین راه های انتقال بیماری را تماس مداوم با دام، خون دام، ترشحات دامی، مصرف گوشت آلوده و امحاء و احشاء دام ها اعلام کرد و گفت: تب کریمه کنگو و تب مالت بر اثر تماس با دام یا فرآورده های آلوده دامی رخ می دهد و تماس با لاشه دام ها توسط خانم های خانه دار باید کنترل شود.

وی افزود: دام باید از مراجع رسمی مورد تایید ادارات کل دامپزشکی تهیه شود زیرا حتی اگر ظاهر سالمی داشته باشد باید حتما در کشتارگاه ذبح شود چون ممکن است در دام یک عامل بیماری برای انسان وجود داشته باشد که ظاهرا در دام وجود نداشته باشد.

شیرزادی اظهار داشت: ذابح در کشتارگاه آموزش دیده و موارد بهداشتی را رعایت می کند که مردم از آن ها ممکن است اطلاعی نداشته باشند. از جمله این موارد معاینه دام توسط دامپزشک، استفاده از وسایل حفاظتی توسط ذابح، بازبینی لاشه پس از ذبح و نگهداری دام در دمای بین 2 تا 8 درجه است که موجب از بین رفتن ویروس ها و باکتری های آلوده در دام می شود.

وی ابراز کرد: تهیه دام از مراکزی که مورد تایید ادارات کل دامپزشکی هستند به دلیل شناسنامه دار بودن این دام ها ضروری است.

رییس اداره کنترل بیماری های مشترک بین انسان و دام در ادامه اظهار داشت: دامی که در کشتارگاه ذبح می شود در شرایط پیش سرد کن قرار می گیرد. همچنین هر کس اقدام به تهیه گوشت دام کند نیز باید به مدت 24 ساعت آن را در یخچال نگهداری کند و سپس هر اقدامی از جمله قطعه قطعه کردن و مصرف می خواهد، انجام دهد.

دکتر شیرزادی خاطرنشان کرد: بلافاصله فریزکردن دام پس از تهیه آن موجب زنده ماندن ویروس ها و باکتری ها می شود. بنابراین ابتدا باید دام را به مدت 24 ساعت در یخچال نگهداری کرد سپس آن را قطعه قطعه و بعد برای مصرف در فریزر گذاشت. همچنین گوشتی که به مدت 24 ساعت در یخچال بماند قابل استفاده است و نیاز به فریز کردن ندارد.

به گزارش روابط عمومی معاونت بهداشت وزارت بهداشت، وی در پایان خاطرنشان کرد: نگهداری 24 ساعته گوشت در یخچال علاوه بر اینکه موجب فعل و انفعالاتی می شود که ویروس ها و باکتری ها را از بین می برد، موجب لذیذتر شدن آن نیز می شود.

ویژگی ممتاز دعای عرفه

در حدیثی از پیامبر (ص)در مورد فضیلت روز عرفه آمده است: «خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی کند». عرفه روزی است که درباره آن از سوی ائمه معصومین و بزرگان دین توجه و تاکید بسیار زیادی شده است. 

رهبر انقلاب نیز در توصیف این روز چنین فرمودند: «روز عرفه، روز دعا و استغفار و توجه است. دعای سراسر عشق و شور و سوز در روز عرفه، که سیدالشهداء امام حسین (ع) در مراسم عرفات انشاء فرموده است، نشان دهنده آن روحیه شیدایی و عشق و شوری است که پیروان اهل بیت در یک چنین ایامی باید داشته باشند. این ایام را قدر بدانید. فرصت مال شماست...»

متن کامل این گفت و گو به شرح زیر است:
تفاوت های دعای عرفه نسبت به سایر ادعیه ماثور از ائمه معصومین (ع) چیست و چرا بسیاری از بزرگان تاکید فراوانی بر این دعا و توجه به مفاد آن دارند؟

اگر بخواهیم به دید اعتقادات شیعی به ادعیه نگاه بیندازیم و از روایات و آیات هم برای همین منظور کمک بگیریم، باید گفت که دعاها نور واحد هستند؛ چراکه اولاً همه ی دعاها به انسان ها تعلیم چگونه دعا کردن را می دهند. انسان ها نمی دانند چگونه دعا کنند و نمی دانند از خداوند چه بخواهند، اما صاحبان این دعاها آگاه به شهود و غیب و ظاهر و باطن انسان بودند و می دانستند انسان توان بیان دعایی که او را به نقطه قبولی حضرت حق برساند، ندارد. انسان ها گاهی ممکن است دعا کنند، اما چیزی را بخواهند که به مصلحت آن ها نیست یا چیزی را بخواهند که دنیا ظرفیت تحقق آن را ندارد. در بعضی موارد نیز چیزی را مسالت می کنند که در نهایت امر، نه به نفع خود آن هاست، نه به نفع خانواده شان و نه اطرافیان آن ها. به همین دلیل، باید بگوییم که تمامی ادعیه معصومین در این نقطه اشتراک دارند که هدف تمامی شان، تعلیم کیفیت دعا کردن و کیفیت رابطه با پروردگار است.

مایه حقیقی دعا با قلب و جان و فکر اهل بیت عجین بوده و گویی پروردگار عالم، انتقال حقایق عالم را میان آن ها تقسیم بندی کرده است. مثلاً یکی از آن ها از وجودش دعای کمیل، دیگری دعای ابوحمزه ی ثمالی، دیگری دعای عرفه و دیگری دعای پس از زیارت امام رضا (ع) -که از بهترین دعاهای شیعی است- را ظهور داده است. بنابراین این دعاها یک نور هستند، اما از چهارده چراغ ظهور کرده اند. تمایز آن ها نیز متعلق به دعا نیست، بلکه متعلق به آن چهارده نفر است که از نظر زمان با یکدیگر تفاوت داشته اند، نه از نظر مرتبه ی حقیقت. به عبارت دیگر، رسول گرامی اسلام نسبت به سایرین مقدم بوده است (به لحاظ زمانی) و پس از ایشان امیرالمومنین، صدیقه کبری و... به ترتیب آمده اند. این نوبت تمایز را نشان می دهد و تفاوتی در هویت وجود ندارد. در روایات نیز داریم که «کلهم نور واحد»، اما با اختلاف در زمان و مناسبت ها و ملت ها.

کارکرد دیگر تمامی دعاها نیز از این قرار است که به شکل عجیبی به انسان امید می دهند و جلوی دلسردی را نسبت به خدا، قیامت و آینده می گیرند. دائما به انسان کمک می دهند به سمت حق تعالی، شئون حق تعالی و شناخت مراتب حق حرکت کند.

اما زمانی که نوبت به حضرت سیدالشهدا رسیده است، ایشان مفصل ترین دعا را در بهترین مکان جهان (در صحرای عرفات) خواندند. مقدمه این دعا را هیچ دعایی ندارد و آن هم تشریح بدن انسان است. امام حسین (ع)برون و درون انسان را به لحاظ جسمی تشریح می کنند و اگر دعاخوان واقعی این دعا را بخواند، با خواندن آن گره به خالق می خورد و وارد عرصه شکر و توبه می شود. 

دعاخوان با مقدمه این دعا درمی یابد که با وجود این همه هزینه از سوی خداوند برای خلق چنین موجودی، چرا این قدر محدود، گنهکار و ظالم از آب درآمده ام؟ زمانی که انسان دعا را عمیق بخواند، تغییر عمده در او ایجاد می شود.

معارف دینی مورد نیاز برای تعالی روح انسانی چگونه در این دعا گنجانده شده است؟
بخشی از این دعا که با «انت الذی» آغاز می شود، به اصلاح اعتقادات انسان می پردازد تا او را به نقطه توحید برساند. می خواهد به انسان بگوید که درمان، دنیا و آخرت تو نه در دست پول، نه در دست قدرت، نه در دست داخلی و نه در دست خارجی است و کلیددار عالم تنها یک نفر و آن هم پروردگار است. پروردگار نیز کسی است که اباعبدالله او را با کارهای خود به انسان شناسانده است: تویی که مرا پوشاندی، تویی که مرا سیراب کردی، تویی که مرا سیر کردی، تویی که مرا از تنهایی درآوردی و همین طور تویی که از درون من، مرا به خودت و انبیایت هدایت کردی.

در اینجا هم اباعبدالله بحث اعتقادی را به صورت کامل ارائه می دهد و هم اگر انسان این نوع صحبت کردن را بفهمد، برایش تلطیف روح ایجاد می شود. لذا آن هایی که اهل دعا هستند، زمانی که جملات این دعا را می خوانند، نمی توانند از گریه خودداری کنند.

انسان می بیند که وجود حضرت سیدالشهدا با پروردگار عالم طوری حرف می زند که روحیه خواننده و شنوده را تلطیف می کند و جلوه رحمانی خداوند را از عمق وجود انسان تجلی می دهد.
چرا ائمه اطهار (ع)راه دعا را برای انتقال عالی ترین مفاهیم دینی انتخاب کرده اند؟

چون نفوس همه ی انسان ها نیازمند دعاست و سرتاپای انسان ها «خواسته» است و می خواهند. اما راه اصلی را گم کرده اند. انسان همواره علم و قدرتی می خواهد که در دنیا نمونه ای نداشته باشد و وجود اباعبدالله (ع) خواسته ها را در نفوس مردم اصلاح کرده است؛ چراکه نفوس مردم با دعا عجین است؛ چه بر زبان خود دعا کنند و چه در فکر خود. همین که در درون خود بگویند «می خواهم» دعاست. عباراتی مانند «می خواهم برسم»، «می خواهم بهترین باشم»، «می خواهم پولدارتر از همه باشم» و... همگی دعاست. اباعبدالله تنها می گوید که این دعا در درون خودت است و خمیرمایه ی آن در خودت وجود دارد و اگر بخواهی، کسی حق ندارد جلوی تو را بگیرد، اما راه درست خواستن این است.

این موضوع (انتقال معارف از طریق دعا) مانند این است که ایرانی ها با شعر بسیار مأنوس هستند و از کودکی شعر می آموزند. انسان ها نیز «دعایی» هستند. ائمه ی ما از این مایه ی الهی که در درون مردم وجود دارد، به نفع مردم بهره برداری کرده اند و راه را به آن ها نشان داده اند. آن ها می دانستند انسان ها از دعا رو برگردان نیستند. من خودم در حال بازگشت از لندن بودم که در هواپیما به دو نماز برخوردم. به مهماندار هواپیما گفتم که می خواهم نماز بخوانم. او نیز مقدمات نماز (زیرانداز، مهر، جهت قبله و...) را برای من آماده کرد. پس از خواندن نماز صبح بود که یک خانم بدحجاب از من پرسید شما بودید که دیشب نماز خواندید؟ گفتم بله. گفت ما خیلی بدبخت هستیم، شما که با خدا ارتباط دارید برای ما دعا کنید. ائمه ی معصوم این را می دانستند که دعا با نفوس مردم عجین است و این راه را انتخاب کردند. سایر ادیان نیز از راه دعا استفاده کرده اند. مسیحی ها، زرتشتی ها، کلیمی ها و... نیز دعاهایی دارند. ائمه می دانستند که اگر انسان را با دعا راهنمایی کنند، خیلی آسان تر معارف را می پذیرند.

برای مثال، در همین روز عرفه به مردم اعلام کنند که یک مجتهد بزرگ می خواهد یک بحث اخلاقی ارائه کند. اگر تنها همین سخنرانی باشد، سی نفر هم نمی آیند، اما اگر به آن ها بگویید مراسم دعاست، آن وقت است که مردم چند ساعت پیش از شروع مراسم حاضر می شوند و حتی خیابان ها را پر می کنند. این موضوع به این دلیل است که نفس انسان با دعا گره خورده، اما با منبر خشک وخالی گرده نخورده است.

رهبر انقلاب در یکی از سخنرانی های خود اشاره کرده اند که در میان ادعیه ماثور از معصومین، سه دعای کمیل، مناجات شعبانیه و دعای عرفه از محبوبیت بیشتری برخوردارند و هر سه این دعاها نیز از ائمه ای رسیده اند که جهاد و قتال آن ها نیز زبانزد است. بنابراین چه رابطه ای میان اوج بندگی و جهاد در راه خدا وجود دارد؟

زمانی که اصحاب سیدالشهدا و اصحاب امیرالمومنین (مانند مالک اشتر و عماریاسر) را تصور کنیم و در نظر داشته باشیم که آن 72 نفر از تمام وجود خود گذشتند و امام باقر علیه السلام نیز فرمودند که آن چهل نفر در جنگ صفین شیعه ی ناب پدرم بودند، باید به این سؤال پاسخ دهیم که آن ها به چه خلوصی رسیده بودند که غیر خدا را نمی دیدند و جز او به چیزی پیوند و تعلق نداشتند؟ این خلوص و عدم تعلق، از آثار این دعاهاست. این افراد زمانی که کنار عرفان واقعی الهی نشستند، از جان و تعلقات مادی آزاد شدند. این افراد بلافاصله پس از دعوت امیرالمؤمنین و سیدالشهدا، بدون کمترین تعللی، حرکت کردند و گفتند: جان چه باشد که نثار قدم دوست کنم.

این افراد چنان ازخودگذشته بودند که شب عاشورا، حضرت سیدالشهدا به بشیر حضرمی فرمودند که به من خبر رسیده است پسر تو را اسیر کرده اند و من تو را آزاد می گذارم که تک پسر خودت را آزاد کنی و همسرت را نیز از نگرانی درآوری. بشیر حضرمی عرض کرد که یابن رسول الله اگر مرا پابرهنه در تمام زمین بدوانند که از تو جدا شوم، این کار را انجام نخواهم داد. این کمال آزادی و عرفان نفس است که صحابه نیز از احوال، اعمال و اطوار امیرالمومنین و سیدالشهدا کسب کردند. شاگردان خوبی برای آن ها بودند و خیلی خوب درس گرفتند.

پس چرا عده ای اینور تصور می کنند که اگر کسی در راه تقرب به خداوند قرار می گیرد، باید گوشه نشین شود و نباید وارد جهاد در راه خدا شود؟ چه رابطه ای میان جهاد و بندگی خداوند متعال وجود دارد؟

جهاد حکم قرآن است. این روح عبودیت است که رشته ی بسیار بالای آن، جنگ در راه خداست. زمانی که خدا مالک من است و من هیچ کاره ام و مالک به مملوک می گوید که دین من در گرو جهاد و قتال توست، چه پاسخی می توانم بدهم؟ به خصوص زمانی که این مالک را اباعبدالله و امیرالمؤمنین به خوبی معرفی کرده اند. جهاد و قتال یکی از مراحل عالی بندگی است. زمانی که می گوید: «جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»، عمل کردن به امر خدا عبادت می شود و کسی که جان خود را می دهد، بالاترین عبادت را انجام داده است. همچنین است که می فرماید: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ»؛ به مردم یاد داده است که من خریدار جان تو هستم و ثمن جان تو نیز «جنات» نیست، بلکه «جنت» است. ما نیز نمی دانیم تفاوت جنات و جنت چیست. پیدا نیست که جنت در برابر جنات چه معنایی دارد. زمانی خدمت حضرت امام رحمه الله علیه رسیدم و ایشان فرمودند که منظور از «جنتی» در آیه ی «فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»، «جنت لقاء» است و برای ما مفهوم آن پرده برداری نشده است.

جناب استاد، مبتنی بر مفاهیم موجود در دعای عرفه، چه توصیه ای به مردم دارید تا به بهترین شکل از آن استفاده کنند؟

اگر یک تفسیر خلاصه با زیباترین انشا و بهترین مطلب از عرفه به دست بیاید و در کل کشور منتشر شود یا اینکه چند روز مانده به برگزاری دعای عرفه، افراد خوش ذوقی در صداوسیما فرازهای این دعا را تشریح کنند، برای مردم فایده ی بسیاری دارد. خوب است مردم نیز قبل از عرفه، با پروردگار عهد کنند که تا عرفه بهترین بهره را از معلمی اباعبدالله بگیرند و تا آخر عمر آن را به کار ببرند تا با بازگشت از این عرصه، به عنصری بسیار مهربان برای خانواده و مردم تبدیل شوند؛ عنصری که در برابر ستمگران مانند کوه و در مقابل مومنان، مهربان است. به تعبیر قرآن کریم «أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم».